با ثبت نام در سایت یوتوبروکرز از سیگنال رایگان ما استفاده کنید 

بروکرهای فارکس چگونه کار می کنند؟

فهرست مطالب نمایش 1_ بروکر‌های مارکت میکر (بازار ساز) و اسپرد‌ها 2_ بروکرهای STP 3_ بروکرهای فارکس ECN آیا تا به حال به این موضوع […]

بروکرهای فارکس چگونه کار می کنند؟
بروکرهای پیشنهادی
بروکر لایت فایننس
بروکر لایت فایننس
بروکر آلپاری
بروکر آلپاری
amarkets
بروکر آمارکتس
بروکر CapitalXtend
بروکر CapitalXtend

آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده‌اید که یک بروکر فارکس چگونه کار می‌کند و یا اینکه درآمد بروکرها از چه روشی به دست می‌آید؟ برای پاسخ به این سؤالات، باید انواع متنوع بروکرهای فارکس و مدل‌های مختلف تجارت و کسب‌وکار آنها را بشناسید. بر خلاف بسیاری از پدیده‌ها، تمام بروکرهای فارکس به شکل یکسانی فعالیت نمی‌کنند. برخی از آنها رقابتی‌تر از سایرین عمل کرده و برخی دیگر فقط کلاه‌برداری می‌کنند. متاسفانه تشخیص بین این دو همیشه کار ساده‎‌ای نیست، به طوری که حتی برخی از قدیمی‌ترین و معروف‌ترین بروکرها هم به استفاده از روش‌ها و تاکتیک‌های مبهم و فریبانه متهم شده‌اند. در این مقاله انواع مختلف بروکر فارکس و اینکه چرا معامله با یک بروکر واقعی ECN مهم است را مورد بحث قرار خواهیم داد.

1_ بروکر‌های مارکت میکر (بازار ساز) و اسپرد‌ها 

تمام بروکر‌های فارکس به شما اعلام می‌دارند که از طریق دریافت اسپرد درآمدزایی می‌کنند، اما در بسیاری از بروکر‌ها، اسپرد تنها بخش کوچکی از درآمد آنها را شامل می‌شود. ممکن است از خود بپرسید پس چگونه به درآمد کافی می‌رسند؟ جواب ساده است؛ با معامله کردن بر خلاف جهت معاملات مشتریان خود.  باید به این نکته توجه داشت که این بروکرها در بازار فارکس به مارکت میکر‌ها (Market Maker) معروف هستند و مشکل اصلی این است که اکثریت قریب به اتفاق بروکر‌ها در بازار فارکس به این شکل عمل می‌کنند. زمانی که در ابتدا شروع به ترید کردن می‌کنید، این تصور را دارید که با دیگر معامله‌گران در حال انجام خرید و فروش هستید، به این صورت که اگر شما به سود برسید یعنی فرد دیگری در حال ضرر است و بالعکس. اما باید در نظر بگیرید که این “فرد دیگر” از آنچه فکر می‌کنید به شما نزدیک‌تر است، در واقع خود بروکر است که در طرف مقابل شما قرار دارد.  اکثریت قریب به اتفاق معامله‌گران تازه‌کار معاملات ضرر‌ده زیادی دارند و این یک واقعیت ثبت شده است. اگر آن‌ها به ترید کردن ادامه دهند و کاستی‌های استراتژی و روان‌شناسی خود را بهبود ببخشند، احتمالاً پیشرفت خواهند کرد و در نهایت معامله‌های سودآور مستمر خواهند داشت، اما بسیاری از آنها آمادگی این کار ندارند و به عنوان فردی بازنده این حرفه را ترک می‌کنند. مارکت میکر‌ها نه تنها به این موضوع واقف هستند، بلکه تمام مدل تجاری آنها نیز حول این موضوع می‌چرخد. بازار سازها زمانی به سود می‌رسند که مشتریان آنها ضرر می‌کنند، به همین سادگی. این یک تضاد منافع آشکار است، یعنی به جای اینکه بروکر زمانی که مشتری برنده می‌شود و به ترید یا معامله خود ادامه می‌دهد، کسب سود کند، منفعت زیادی از ضرر‌ده بودن ترید‌های مشتریان خود به دست می‌آورد! در واقع استراتژی مارکت میکر‌ها این است که صدها معامله‌گر تازه‌کار را با ارایه بعضی از آموزش‌های رایگان و غیراستاندارد و یا جایزه و تخفیف‌های گوناگون جذب کنند. حتی اگر در ابتدا این معامله‌گران موفق بوده و سود کسب کنند، اما در نهایت متحمل زیان بیشتری خواهند شد. به دلیل همین تضاد منافع است که بسیاری از بروکر‌ها (البته نه همه) دست به فعالیت‌های فریبکارانه می‌زنند، به طوری که موارد زیادی از نوسانات شدید قیمتی غیرقابل توضیح، افزایش اسپرد‌ها، استاپ‌ هانتینگ‌ها و حتی امتناع از برداشت و بسته شدن حساب شنیده شده است. برای درک بهتر از بروکر‌های مارکت میکر یا بازارساز، به مکالمه دو فرد زیر دقت کنید. بیایید فرض کنیم علی و محمد با یکدیگر یک بازی حدس زدن را شروع کرده‌اند:

علی: بیا یه بازی بکنیم؛ بازی حدس، یعنی باید حدس بزنیم قیمت‌ها بالا میره یا میاد پایین. 

علی: بازی به این شکله که باید حدس بزنی که نرخ مبادله GBP/USD بالا میره یا پایین میاد. فرض کن نرخ الانش ۱.۴۰۰۰ باشه، به نظرت چه اتفاقی می‌افته؟ 

بهترین بروکرهای
پیشنهادی
با ما یک قدم جلوتر باشید

محمد: به نظر من بالا میره.  

علی: این طور فکر می‌کنی، پس بیا شرط ببندیم اگر قیمت GBP/USD بالا رفت، مابه‌التفاوت قیمت فعلی و قیمتی که تو پیش‌بینی می‌کنی را من به تو پرداخت می‌کنم. اما اگر GBP/ USD پایین اومد، تو این ما‌به‌التفاوت قیمت به من پرداخت می‌کنی. پرداخت‌ها هم به صورت نقد باشه. هر موقع هم که بخواهی می‌تونی شرط‌ را ببندی. نظرت چیه؟ 

محمد: باشه موافقم.

این شرط بین این دو نفر بسته می‌شود، به این معنی که یک پیپ حرکت قیمتی در جفت ارز GBP/USD معادل 0.0001 دلار است. یک ساعت بعد علی به محمد اشاره می‌کند که قیمت GBP/USD به عدد ۱.۴۱۰۰ افزایش یافته و قیمت ۱۰۰ پیپ بالا رفته است. 

علی: محمد نرخ ارز ۱۰۰ پیپ بالا رفت! 

محمد: مطمئن نیستم این قیمت تا کی همینطور پیش بره، به خاطر همین من این شرط‌ می‌بندم.

وقتی بازی را شروع کردند، قیمت در ۱.۴۰۰۰ دلار بود و حالا که قرار است به شرط خاتمه بدهند، قیمت در ۱.۴۱۰۰ دلار است. بنابراین تفاوت قیمت ۰.۰۱ دلار یا ۱ سنت است. علی پول را به محمد می‌دهد. محمد پول را از او می‌گیرد و بعد از کمی مکث، به شکل حریصانه‌ای به او می‌گوید: محمد: من فقط ۰.۰۱ دلار سود کردم. این رقم برای من خیلی ناچیز است. اگر شرط‌بندی بزرگ‌تری کرده بودم، پول بیشتری به جیب می‌زدم و ثروتمندتر می‌شدم! 

علی: باشه اصلا بیا یه معامله بزرگ‌تر بکنیم. این بار به جای اینکه روی ۱ واحد GBP/USD معامله کنیم، این کار را روی ۱۰ هزار واحد از این جفت ارز انجام بدیم! 

محمد: اما من ۱۰ هزار دلار ندارم و فقط 20 دلار دارم.

علی: باشه! چطوره وانمود کنیم که من کل مبلغ را به تو قرض داده‎‌ام. به این ترتیب، برای هر حرکت به اندازه ۱ پیپ، یک دلار سود می‌کنی. یعنی اگر GBP/USD دوباره ۱۰۰ پیپ افزایش قیمت داشته باشد، تو به جای ۰.۰۱ دلار، ۱۰۰ دلار سود به جیب می‌زنی!

علی: اما من باید از ۲۰ دلار تو به عنوان وثیقه استفاده کنم  تا اگر قیمت پایین آمد و حرکت علیه تو بود، ریسک اولیه را پوشش بدم. فکر کن این یک سپرده تضمینی است و اگر تو برنده این شرط‌بندی باشی، ۲۰ دلارت را پس می‌گیری. اما اگر قیمت بیشتر از ۲۰ پیپ پایین آمد، چون تو پول بیشتری نداری، من شرط‌ را می‌بندم و ۲۰ دلار را برمی‌دارم.  

علی: تا وقتی که قیمت از ۲۰ پیپ (که معادل وثیقه تو یعنی ۲۰ دلار است) پایین‌تر نیاید، معامله باز می‌ماند، مگر اینکه تو بخواهی زودتر معامله را ببندی.

محمد: باشه، قبول!‌ اما تو چی؟ مطمئنی که این بار هم اگر من برنده شدم، می‌توانی بدهی‌ات را پرداخت کنی؟

علی: البته که می‌تونم، من شخص معتبری هستم! با خیال راحت می‌تونی به من اعتماد کنی!

محمد: باشه، قبول.

علی: عالیه، پس شروع کنیم.

محمد موبایلش را چک می‌کند و می‌بیند نرخ فعلی مبادله این جفت ارز ۱.۴۱۰۰۰ است.

محمد: من شرط می‌بندم که قیمت پوند به دلار بالا می‌رود، پس 20 دلار من را بگیر و معامله را باز کن.

علی ناگهان با خودش می‌گوید نکند GBP/USD به افزایش قیمت خود ادامه بدهد، پس سعی می‌کند تظاهر کند که صدای محمد را نمی‌شنود.

محمد: الووو؟! صدامو می‌شنوی؟ بفرما این ۲۰ دلار من! بازی را شروع کنیم؟

علی: چی شده؟ واقعا می‌خواهی شرط‌ بندی کنی؟ قیمت GBP/USD من تغییر کرده. حالا ۱.۴۱۵۰ است. هنوز هم می‌خواهی وارد این معامله بشی؟

محمد: یعنی چی؟ من فکر کردم تو قیمت را ۱.۴۱۰۰ گفتی. حالا یک‌دفعه قیمت را تغییر می‌دی؟

علی: این قیمت جدید منه. موافقی یا نه؟ بهتره زود تصمیم بگیری، چون ممکنه دوباره قیمتم را تغییر بدم.

محمد: باشه، هستم. من شرط را می‌بندم که قیمت از ۱.۴۱۵۰ هم بالاتر می‌ره.

چند ساعت بعد علی گفت؛ GBP/USD حالا در قیمت ۱.۴۳۵۰ معامله می‌شود. پوند به دلار ۲۰۰ پیپ بالا رفت.

محمد: من تمایل دارم  معامله را ببندم. در ابتدا قیمت ۱.۴۱۵۰ بود و حالا ۱.۴۳۵۰. تفاوت قیمت ۰.۰۲ دلار یا ۲۰۰ پیپ است. اما از آنجا که این‌بار حجم معامله ۱۰ هزار واحد است، علی باید ۲۰۰ دلار (۰.۰۲ ضرب در ۱۰۰۰۰ دلار) به محمد بدهد.  علی: دوباره برنده شدی، قیمت ۲۰۰ پیپ بالا رفته، یعنی ۲۰۰ دلار بردی.

محمد با «۱۰ هزار واحد» غیرواقعی (استفاده از اهرم) که علی ساخته بود، ۲۰۰ دلار به جیب زد. علی ۲۰۰ دلار از جیبش در می‌آورد، به محمد می‌دهد و ۲۰ دلار وثیقه را هم به او پس می‌دهد.      محمد تنها با ۲۰ دلار، برنده ۲۰۰ دلار شد. سود ۱۰ برابری.

محمد: بیا دوباره بازی کنیم. من فکر می‌‌کنم GBP/USD همچنان بالا خواهد رفت، اما می‌خواهم حجم معامله را به ۱۰۰ هزار واحد افزایش بدهم.

علی: باشه قبول، وام غیرواقعی‌ را افزایش می‌دم. قیمت من این بار ۱.۴۳۰۰ است، اما چون حجم تو بزرگ‌تر است، ۲۰۰ دلار وثیقه از تو می‌گیرم.

محمد ۲۰۰ دلاری را که برده بود، به علی پس می‌دهد. محمد حالا ۱۰۰ هزار واحد GBP/USD بر روی قیمت ۱.۴۳۰۰ دارد. این یعنی هر حرکت یک پیپی قیمت، برابر با ۱۰ دلار است. چند دقیقه بعد، GBP/USD به ۱.۴۲۹۵ سقوط می‌کند، یعنی افت ۵ پیپ.

علی: GBP/USD حالا ۵ پیپ کاهش پیدا کرده. این یعنی تو ۵۰ دلار (۵ پیپ ضربدر ۱۰ دلار) ضرر کردی. اگر بخواهی می‌تونیم معامله را ببندیم و من ۵۰ دلار از وثیقه‌ات را بردارم و بقیه پولت را برگردونم.

محمد: معلومه که نه. من هنوزم فکر می‌کنم GBP/USD بالا می‌ره، پس بازی را ادامه می‌دیم.

علی: باشه.  

پنج دقیقه بعد GBP/USD به شدت سقوط کرد!

علی: قیمت GBP/USD حالا به ۱.۴۲۷۵ رسیده، یعنی ۲۵ پیپ کم شده و این یعنی تو ۲۵۰ دلار ضرر کردی. از آنجایی که وثیقه تو (۲۰۰ دلار) برای پوشش این ضرر کافی نیست، من بازی را تمام می‌کنم و وثیقه تو حالا برای من است. مرسی بابت این ۲۰۰ دلار! در این داستان ساده، نکات زیادی وجود دارد. به عنوان مثال به این موارد توجه کنید:

  • علی «بازی حدس زدن» را شروع کرد که با آن می‌توان روی جهت قیمت هر چیزی معامله کرد و اگر پیش‌بینی درست از آب در بیاید، می‌توان کسب سود کرد.
  • علی می‌تواند قیمت پایه را در هر مقداری که بخواهد قرار دهد!
  • علی می‌تواند قیمت پیشنهادی خود را در هر زمانی تغییر دهد، حتی زمانی که محمد قصد دارد معامله خودش را شروع کند!
  • علی می‌تواند هر حجمی را که می‌خواهد ایجاد کند، صرف نظر از اینکه محمد پول کافی دارد یا نه!
  • علی همیشه طرف دیگر معامله است و نه شخص دیگری!

بهترین بروکرهای
پیشنهادی
با ما یک قدم جلوتر باشید

اگر تا الان متوجه نشده‌اید، خود را جای محمد بگذارید و بروکرتان را جای علی و حالا یک‌بار دیگر داستان را از اول بخوانید. همان‌ طور که متوجه شدید، علی و محمد هیچ کدام مالک حتی یک پوند بریتانیا هم نبودند و هیچ پوندی بین آنها رد و بدل نشد، آنها فقط روی نوسانات قیمت GBP/USD معامله کردند. بنابراین با معامله در فارکس، شما مالک هیچ ارزی نخواهید بود. در واقع شما با بروکرهای فارکس در مورد افزایش یا کاهش قیمت یک جفت‌ارز معامله می‌کنید. تفاوت قیمت، بین زمانی که معامله شروع می‌شود و زمانی که معامله تمام می‌شود، محاسبه می‌گردد. این تفاوت قیمت را کسی که اشتباه کرده پرداخت می‌کند، شما و یا بروکر. خطری که اینجا ممکن است شما را تهدید کند این است که بروکر فارکس، بدهی خود را پرداخت نکند و یا پولی برای پرداخت سود به شما نداشته باشد. فرض کنید علی شرط محمد را پذیرفت، اما سرمایه‌ای برای انجام تعهدات خود در قبال محمد نداشت. این به عنوان «ریسک اعتباری طرف مقابل» شناخته می‌شود. (اینکه آیا طرف دیگر معامله قادر به پرداخت تعهدات خود است و یا خیر؟) وقتی معامله‌ای را در بروکرهای فارکس باز می‌کنید، شما و بروکر دو طرف معامله هستید. درست مثل علی، بروکر در طرف مقابل شما قرار دارد. آیا مطمئن هستید که بروکر می‌تواند به تعهداتش در قبال شما پایبند باشد؟ همان طور که بروکرهای فارکس باید در مورد شما اطمینان حاصل کنند که آیا می‌توانید در صورت برد یا باخت، بدهی‌تان را پرداخت کنید، شما هم باید در مورد بروکرهای فارکس این اطمینان را داشته باشید. بروکرهای فارکس قانونی ترجیح می‌دهند در بازار باقی بمانند، به جای اینکه با سرمایه شما به یک‌باره غیب‌شان بزند. برخلاف علی، آنها راه‌هایی برای مدیریت این خطرها بلد هستند. برای ارزیایی درست بروکرهای فارکس، مهم است که بدانیم بروکر معمولی چگونه عمل می‌کند، بنابراین قبل از انتخاب بروکرفارکس، مواردی را که در ادامه شرح می دهیم، بررسی کنید.

  • با چه کسی معامله می‌کنید؟
  • بروکرهای فارکس چگونه ریسک‌ خود را مدیریت می‌کنند؟
  • چه چیزی را معامله می‌کنید؟
  • آیا قیمتی که بروکر فارکس برای شما نقل می‌کند، درست است؟
  • کیفیت اجرای سفارش بروکر شما چگونه است؟

2_ بروکرهای STP

STP مخفف عبارت Straight Through Processing است و بر اساس مدلی که شما فکر می‌کردید بروکر مارکت میکر شما کار می‌کند، به فعالیت می‌پردازد. این نوع از بروکر با استفاده از اسپرد دریافتی از معامله‌گران درآمد کسب می‌کند و شما با بقیه معامله‌گران فعال در بازار معامله می‌کنید. این بروکر‌ها قیمت‌ها را از تامین کننده‌های نقدینگی (liquidity providers) با مقداری کارمزد جمع‌آوری می‌کنند. روش کار به این صورت است که شما سفارش خود را نزد بروکر ثبت می‌کنید و بروکر سفارش را به تامین‌کننده نقدینگی خود منتقل می‌کند. از آنجایی که شما در حال معامله با سایر معامله‌گران در بازار هستید و نه با بروکر خود، بروکر‌های STP هیچ علاقه‌ای به باخت شما ندارند. در واقع اگر شما ضرر‌‌ده باشید و ترید کردن را متوقف کنید، دیگر برای بروکر خود سودده نخواهید بود.

3_ بروکرهای فارکس ECN

بروکر ECN که مخفف عبارت (Electronic Communications Network) می‌باشد، نتیجه منطقی مدل STP است و اکثریت قریب به اتفاق معامله‌گران حرفه‌ای از آن استفاده می‌کنند. تا آنجا که به عملیات خرید و فروش مربوط می‌شود بروکرهای ECN و STP با هم تفاوتی ندارند و شما در مقابل بقیه معامله‌گران در بازار فارکس معامله می‌کنید و نه بروکر خودتان. تفاوت اصلی یک بروکر ECN و بروکرهای STP در این است که بروکرهای ECN از اسپرد استفاده نمی‌کنند و فقط در هر ترید مقدار مشخصی کارمزد دریافت می‌کنند، همچنین قیمت‌هایی که در این بروکر‌ها پیشنهاد داده می‌شود بسیار دقیق هستند . قیمت‌های دقیق، نبود اسپرد و کارمزد‌های یکسان و شفاف باعث شده تا این بروکر‌ها مورد توجه اسکالپر‌ها و معامله‌گران حرفه‌ای و معامله ‌گرانی که از سیستم‌های خودکار در ترید استفاده می‌کنند، قرار بگیرد. درست مثل بروکر نوع قبلی در این مدل بروکر هم تضاد منافع با معامله‌گر وجود ندارد و هرچه معامله‌گران موفق‌تر و سودده‌تر باشند، در نهایت به نفع خود بروکر است. حساب‌های ECN در زمان گذشته فقط برای سازمان‌ها و یا برای معامله‌گران دارای ارزش خالص مالی بالا در دسترس بود، اما در چند سال گذشته معامله‌گران باهوش‌تر شده‌اند و تقاضای فزاینده‌ای برای این نوع بروکر‌ها از سوی مشتریان خرده‌فروش به وجود آمده است.
در خاتمه امیدواریم از این مقاله در مورد انواع مختلف بروکرهای فارکس و نحوه کار آنها لذت برده باشید. به طور خلاصه، مارکت میکر‌ها گران‌ترین گزینه برای معامله هستند، یعنی زمانی که مشتریان متضرر می‌شوند، آنها درآمد کسب می‌کنند، همچنین اسپردهای بد تنها بخشی از داستان این بروکر‌ها است، چراکه برخی از معامله‌گران اتفاقات بسیار بدتری را تجربه کرده‌اند! از طرف دیگر بروکر‌های STP یک گام بسیار بزرگ به سمت بالا و یک گزینه عالی برای آن دسته از معامله‌گرانی به شمار می‌روند که به تازگی شروع به کار کرده‌اند. وقتی صحبت از ترید حرفه‌ای، معاملات اسکالپینگ و یا خودکار می‌شود، تنها یک گزینه وجود دارد؛ بروکر ECN.

ترتیبی که یوتوبروکرز برای خواندن مطالب سری بروکر و انواع بروکر به شما پیشنهاد می‌کند:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *